معرفی بازی High on life . به ندرت می توان یک بازی ویدیویی را به این اعتماد به نفس دید – با تیم سازنده Squanch آنقدر به چشم انداز خود اطمینان دارد که مایل است عقل مرسوم را پشت سر بگذارد و به غرابت اختری رضایت دهد. تقدیم به بیت در سراسر آن محسوس است. خواه از هنرمندانی باشد که دنیای پر جنب و جوشی را به وجود آورده اند که می توان آن را با عنوان بلید رانر از طریق جیم هنسون توصیف کرد. تیم طراحی، که در ساخت یک شوتر به سبک Metroid Prime با بودجه ای بسیار کمتر از آنچه که نینتندو تا به حال برای چنین تلاش خلاقانه ای اختصاص می دهد، عکس گرفته است. یا کمدینهای التقاطی که در اتاق نویسندگان کار میکردند، که میتوانستند به هیچ چیز اهمیتی جز پر کردن هر ثانیهای از سکوت با صدا نداشته باشند.
داستان بازی High on Life
معرفی بازی High on life .دنیای بیگانه واژگون کننده پر از حواس پرتی نتیجه است. شما به سختی می توانید حرکت کنید بدون اینکه چیزهای عجیب و غریبی برای جلب توجه شما رقابت کنند، و آنچه باورنکردنی است این است که به ندرت آزاردهنده است. بیلبوردها تبلیغات بی پایان و سرگرم کننده ای را برای محصولات و خدمات عجیب درون جهان اجرا می کنند. سه نفر از موجودات کت و شلواری به فروش بیمه تار، گوپ عجیب و غریب و انزال بیگانه می پردازند. یک گالن از چیزها برای همیشه، متأسفانه به موجودی من اختصاص داده شده است. HUD توسط پاپآپهای هرزنامه و درخواستهای کمک مالی برای کمپینهای سیاسی محلی بمباران میشود، حتی زمانی که شما درگیر نبرد هستید. تلویزیونها نمایشهای بازی با فیلمنامه کامل و فیلمهای بلند فراموشنشدنی را پخش میکنند. گمان میکنم 82 دقیقهای که تصمیم گرفتم به تماشای Tammy and the T-Rex در سال 1994 (با بازی دنیس ریچاردز و پل واکر جوان) با جین، شکارچی فضل فلجکننده بگذرانم، زمانی است که هرگز به آن بازنخواهم گشت. و نه ساعتی که صرف تماس های شوخی با تلفن بین کهکشانی کردم. اکنون یک دستاورد دائماً به حساب من گره خورده است که ادعا می کند “15 ساعت را در کلوپ استریپ بیگانه واقعی در بازی گذرانده ام” که به همه دوستان و خانواده ام که ممکن است روزی این بررسی High on Life را بخوانند، قول می دهم که درست نیست
جایی که High on Life باید به خودی خود فرو بریزد، سلاح های سخنگوش است. چاقویی که برای خون شاخ است، پرتابگر که بچه هایش را به نبرد شلیک می کند، تپانچه به شدت از شما می خواهد که از سوراخش به گلوله شلیک کنید، و بنابراین من می توانم ادامه دهم. همانطور که شروع به جمع آوری جوایز برای رهبران کارتل G3 می کنید، به تدریج زرادخانه ای از شخصیت های بزرگ به دست می آورید، و آنها به همان اندازه مشتاق هستند که در مبارزه با هر بیگانه عجیب و غریبی که در سه جهان هاب وسیع با آنها روبرو می شوید، آن را از بین ببرند. گاتلینها سلاحهای کهنالگویی هستند، بله، اما همچنین برای قهرمانی خاموش که در تلاش است تمدن خود را از برداشت شدن به عنوان سوخت HyberBong توسط مافیای فضایی نجات دهد، لکنتانگیز و لکنتانگیز است.
عجیب اما جذاب!
این یک چرخش قانع کننده در پویایی تیم است که معمولاً توسط بازی های اکشن به کار می رود. کمی بلندتر و مزاحم تر از تنظیماتی که ممکن است در چیزی مانند Gears of War یا Mass Effect ببینید؟ مطمئنا. اما High on Life بهترین تصمیم خلاقانه را می گیرد. برخی از خندهدارترین جوکها، اظهارنظرهای بیسابقهای هستند که هنگام درگیریها و تیراندازی به راه خود در میان آتشسوزیهای دیوانهوار، دوچرخه سواری ناامیدانه بین سلاحهای شاکی در حالی که سعی میکنید مورچههای غول پیکر را کنترل کنید، پهپادهای پرنده را از بین ببرید، و اراذل و اوباش کارتل را که لباس زرد پوشیدهاند، بیان میشوند. همانطور که آنها به میدان های جنگ با پایان باز می پیچند. High on Life هرگز کاملاً به قلمرو گلوله جهنم منحرف نمیشود، اما رشتهای از DNA این ژانر را میتوان در اینجا یافت و نبردی را ایجاد میکند که واکنش را به دقت اولویت میدهد.
این برای بهترین است، زیرا مبارزه یکی از مناطقی است که از اصلاح بیشتر بهره می برد. در حالی که هر یک از چهار اسلحه اصلی کاربرد واضحی دارند، تنها یکی – کنی، تپانچه شروع کننده با صدای جاستین رویلند – واقعاً قابل اعتماد است. گاس، یک تفنگ ساچمه ای با صدای جی بی اسموت، فاقد هرگونه ضربه قابل تشخیص واقعی است. در حالی که کریچر، لانچر با صدای تیم رابینسون، و سویزی، تپانچه زرهزن با بازی بتسی سودارو، دارای چنان حلقههای بازخورد باطنی هستند که وقتی صفحه شروع به خزیدن با دشمنان کرد، ردیابی واقعی کارایی آنها دشوار است. این موضوع بهویژه در هشت نبرد رئیس که اساس ماجراجویی را تشکیل میدهند، برجسته میشود – برخوردهای عمدتاً مسطح که ایدههای بزرگ و اجرای معمولی دارند.
گیم پلی بازی High on Life
مبارزه ضعیفترین ستون از سه ستون اصلی طراحی High on Life است، پاککننده کام برای کاوشهای سرگرمکننده سیارهای و ساختن دنیای لذتبخشی که در درون میبینید. شما سفرهای رفت و برگشتی را به سه بخش انجام خواهید داد که با به دست آوردن تجهیزات جدید، دامنه هر کدام افزایش می یابد. کاوش در این فضاها با شوخیهای کوچک بیشمار و صدها صندوق پنهان که در هندسههای عجیب و غریب پراکنده شدهاند، لذتی واقعی دارد. این صندوقچه ها به شما پولی می دهند که می تواند برای ارتقاء اسلحه و کت و شلوار خرج شود و به شما امکان می دهد سبک بازی خود را بیشتر تنظیم کنید. در حالی که وقت گذاشتن برای اکتشاف گاهی اوقات به شما آثار کمدی فوقالعاده پاداش میدهد، من نمیتوانم خودداری کنم اما آرزو میکنم که کاش چیزهای بیشتری در طبیعت کشف میشد – کلکسیونهای بیشتر یا حتی لاگهای صوتی، برای ساختن دنیاها و موجوداتی که در آنها ساکن شوند.
هر چه بیشتر به سمت High on Life فشار بیاورید، میل به چیزهای بیشتر بیشتر می شود. در حالی که محور اصلی روایت مطمئناً سرگرم کننده و پر از شگفتی ها و براندازی های هوشمندانه از سبک های ژانر است، داستان تا پایان در چهره خود قرار می گیرد. در حالی که «داستان B» که خواهر شما و تلاش او برای قرار گذاشتن با یک بیگانه را دنبال میکند، و «داستان C» به دنبال ژن و مقامات دولتی، به شکل رضایتبخشی حل نمیشوند. سپس دوباره، با در نظر گرفتن همه چیز، شگفت آور است که High on Life به همان خوبی کار می کند. این سفر بی وقفه با صدای بلند، اغلب بدون لول، فوق العاده خنده دار و یک سفر بین کهکشانی است که ارزش آن را دارد.
لانچ تریلر بازی High on Life
سخن آخر
مطلب فوق مربوط به معرفی بازی High on life بود بزودی نقد و بررسی تخصصی این بازی را برای شما عزیزان منتشر خواهیم کرد همراه بازیفا باشید.